ترنجترنج، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

دختر عزیزم

تعریف

سلام شیرین شیرین مامان عسلیه خوشمزه من الان خوابیدی و من تند تند بینویسم تا بیدار نشدی خوشگلم من برات با عروسکات نمایش اجرا میکنم اونوقت جنابعالی با صدای هر عروسک به سمت خودش برمیگردی و با کنجکاوی و دقت حرفاشونو گوش میکنی نمک نمکدونم میخندی و تعجب میکنی اگه دو ساعتم طول بکشه مشغولی عاشق قاشق و غذا خوردنی عاشق مکیدن موز اگه بابا مامان دارن غذا میخورن اینقدر سرو صدا میکنی و التماس میکنی که بهت بدم که ما دلمون میره و مجبور میشم یه کوچولو بزارم سر زبونت تو هم تا قاشق میاد نزدیکت دو دستی دست مامان رو محکم میگیری تا قاشق رو دور نکنه ضمنا بستنی هم خیلییییییییییییی دوست داری اگه موز باشه که دیگه نگو مگه دستمو ول میکنی چلپ چلپ میک میزنی قربونت ...
12 تير 1391

عکسای دو ماه و نیم تا سه ماه و نیمه

عکس بالا وقتیه که با مامان بابا رفتیم بهشت گمشده رو پیدا کردیم گرچه بهشت ما تویی عزیز دلم ترنج و بابای مهربونش قربون جفتتون برم من قربون همین تمبون بره ایت بشم من ترنج تو لباسایی که هنوز اندازش نیست فدات بشم ای جاااااااااااااااااااااااااانم بخورمت قربونت برم بعد از کلی شیطونی خوابت برد بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس ...
5 تير 1391

من به گرد پاتم نمیرسم چقدر عجله داری واسه بزرگ شدن

سلام عسلم ترنجم قشنگم امروز سه ماه و 11 روزه که تو جیگرمی قربون چشمای نازت برم هرروز صبح بیدار میشم و صورت ماهت رو کنارم میبینم روز به روز بیشتر عاشقت میشم هرروزم با وجود نازنین تو یه عمر دوبارست وقتی قد و قواره کوچولوت رو نیگاه میکنم یاد اون نقطه سفید تو مانیتور سونوگرافی میفتم وسط اون صفحه تاریک که تند و تند روشن خاموش میشد قلب کوچولوت قلب مهربونت نازنینم حالا تو بغلمی و من دیگه هیچی کم ندارم عزیز مادر حالا هرروز بزرگ و بزرگ تر میشی و از دیدنت قلب مامان سرشار از عشق و شادی میشه امروز صبح تا جایی که تونستم چلوندمت کلی بوست کردم اینقدر که کلی خسته شدی و خوابت برد الهی فدات بشم که ماچای محکم مامانی و تحمل میکنی و با اون لب کوچولوی بامزت لبخ...
5 تير 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر عزیزم می باشد